دوزخ جایگاه کافران و منافقانی است که نور ایمان هرگز در دل هایشان نتابید.گنجایش آن اندازه ای است که وقتی همه تبه کاران را دربرگرفت،بازهم زیاده می طلبد و ((هل من مزید))می گویند. سراسر آتش است و عذاب.شعله های آتش از هرسو زبانه می کشد و صدای گوش خراش و خشم آلود دوزخیان ترس و هراس را می افزاید.چهره هایشان عبوس،درهم کشیده،سیاه،زشت و چروکیده است،حتی در سیمای فرشتگان گماشته بر دوزخ نیز اثری از مهر،عطوفت و نرمی دیده نمی شود.دوزخیان با غل و زنجیر و بندهای آهنین بسته شده،آتش سراپای آنان را فراگرفته و خودشان آتش گیره آن اند.در فضای دوزخ جز آه،ناله،ضجه و فریاد دوزخیان و نهیب گماشتگان دوزخ،صدایی شنیده نمی شود.بر سر و روی تبه کاران آب جوشان می ریزند که درون آنان را نیز گداخته می کند،و هر گاه از شدت تشنگی و التهاب آب می طلبند،آب داغ،آلوده و گندیده ای به آنان داده می شود و آنان با حرص و ولع آن را می نوشند.غذای دوزخیان از درخت زقوم است که از آتش می روید و خوردن آن بر سوزش درونشان می افزاید.لباس آنها از ماده سیاه و چسبنده ای است که خود سبب درد و رنج ایشان می گردد.