آن گاه دادگاه عدل لهی تشکیل،و اعمال همه بندگان حاضر آورده می شود؛نامه های اعمال توزیع می گردد و کارهای هر فرد چنان آشکار است که نیازی نیست که از هرکس بپرسند:در دنیا چه کرده ای؟
آن عالم،ظرف ظهور حقایق است؛بر همگان معلوم می شود که حکومت و سلطنت تنها از آن خداست؛خلایق را چنان ترس و هراس و هیبت فرا می گیرد که هیچ کس را یارای بلند سخن گفتن نیست؛هر کس در اندیشه سرنوشت خویش است؛فرزندان از پدر و ماد؛و خویشان و نزدیکان از یکدیگر می گریزند و رشته سبب ها و نسب ها گسسته می شود؛دوستی هایی که بر پایه منافع و معیارهای دنیوی و شیطانی بوده به دشمنی بدل می گردد و حسرت و پشیمانی ار تقصیرهای گذشته دل ها را فرا می گیرد.